هر خنده بر درد بی درمان ، دوا نيست
بعضی خنده ها خود درد ِ .
يا
تو صورتش می خندم و نگام می کنه هاج و واج . چشماش گرد شده .
- تو سرش چی می گزره ؟ نمی دونم ...
وقتی می خندم حتی نمی دونم تو سر خودم چی می گزره . يک لحظه سعی می کنم اعصابم رو تحت کنترلم بيارم اما رشتش از دستم در می ره ...
فکر کنم گريه کردن يادم رفته ، چون به جای گريه دارم می خندم . اونم قاه قاه ...
همچنان من و هاج و واج نگاه می کنه ...
- ببخشيد ! شما چتونه ؟!