The normal girl
رويا




من کي هستم؟





درباره ImagicGirl

















03/01/2004 - 04/01/2004 04/01/2004 - 05/01/2004 05/01/2004 - 06/01/2004 06/01/2004 - 07/01/2004 07/01/2004 - 08/01/2004 08/01/2004 - 09/01/2004 09/01/2004 - 10/01/2004 10/01/2004 - 11/01/2004 11/01/2004 - 12/01/2004 12/01/2004 - 01/01/2005 01/01/2005 - 02/01/2005 02/01/2005 - 03/01/2005 03/01/2005 - 04/01/2005 04/01/2005 - 05/01/2005 05/01/2005 - 06/01/2005 08/01/2007 - 09/01/2007


Monday, September 27, 2004

ciao*

انشاءالله که همگی دوستان محترم و محترمه خوش وخرم باشند .
با عرض پوزش از اينکه ما بازهم دير به روز رسانی می کنيم و اخبار يذره دست چندم تحويل شما می دهيم ، ولی خب کاريش نميشه کرد حس وبلاگ نويسی بدجوری در وجودمان غليان کرده و فعلا مطلبی که به ذهن می آيد همين است:

اخبار عروسی:
- چون تا هفته ديگر همه اوضاع احوال زندگانی حول و حوش عروسی می گردد، از اخبار عروسی رو اينجا می ياريم
آخرين اخبار اينه که کارتهای عروسی کاملا آماده است و در صورتی که جزء مدعوين باشين ، يک عدد از اونها رو دريافت می کنين و اگه دريافت کردين ، خيلی به سادگی از کنارش نگذرين ، چون برای درست شدن اون کارت خوشگل که خواهيد ديد ، تعدادی نيروی انسانی يک روز فعاليت کردن ، که البته آخر سر هم عروس خانوم به طور شايسته و خوشمزه ای ازشون پذيرايی کردن.
- نکته دوم اينکه که اگه جزء افرادی هستين که می تونين يه جوری خودتون رو خونه مردم دعوت کنين ، خيلی سريع برای خونه عروس خانوم ما اقدام کنين . چون ضرب المثل " فلفل نبين چه ريزه ، بشکن ببين چه تيزه " در مورد اين عروس خانوم صادقه و دستپختش عاليه ، که برای يه عروس ِ نو عروس خيلی خوبه . پس زودتر تا سرش شلوغ نشده ، يه نهاری شامی برين خونشون . ما دوبار نهار اونجا بوديم ، خداييش توپ ِ توپ بود .

فعلا اين از اين ، بازم خدمت می رسيم
خوش بگذره

پ.ن* : به زبون ايتاليايی ها يعنی سلام

گفتم بازم برمی گردم ، ديدين
با اينکه به قول معروف "شنيدن کی بود مانند ديدن" که می شه اينجوريم گفت که ديدن کی بود مانند چشيدن ولی خب ما عکسای غذاهای خوشمزه ای رو که خونه عروس خانوم خورديم رو اينجا می ذاريم که شمام ببينين
البته عکسهای ديگه ای هم هست از مراحل به خونه بخت فرستادن عروس خانوم که به خاطر مسائل security نمی تونيم بذاريم اينجا و بعدا cdايش به افرادی که حق دسترسی مناسب داشته باشن ، داده می شود





و اينم سفره ناهار دوم که از اولی خوشمزه تر بود...




اينم تصويری از حاصل دسترنج 4 نيروی انسانی در طول يک روز کاری...



پ.ن : البته اون سالادهايم که هميشه حضور پرنگی دارن و درست کردنشون توانايی خاصی می خواد رو هم در نظر بگيرين.

انشاءالله هميشه خوش بگذره




دوستان

دلتنگستان (اولين وبلاگ فوقلعاده که خوندم )
هولمز(هم آبی هم شرلوک هولمز )
زهرا(ساده و راحت البته کامپيوتری )
پينکفلويديش(خودتون بخونين نظر بدين)
من ، خودم ، احسان(قبلنا بهتر بود ) 
من و مانی (يه مانيه نازبا مامانش )
خرمگس (قبلنا زودبه زود می نوشت )
زنانه ها (مايه های فمينیستی داره )
عمو بهزاد (عموی خوبيه )
يه کليک برای هميشه (واقعا همه چی داره )
ايستادن در مقابل باد (روزنامه نگار نبود بهتر می نوشت)

 

  This page is powered by Blogger. Isn't yours?