![]() |
رويا |
|
Tuesday, June 15, 2004
امروز عشق رو ديدم ، با هم رفتيم بيرون
رفتيم تو کافه گپ زديم ، کلی راه رفتيم و گپ زديم قدم به قدم ... خوشحال بودم از اينکه می بينمش ، قبلا هم می شناختمش ها ولی نمی دونستم اين همونه امروز فهميدم خلاصه خوب بود ديدن يه عشق واقعيه واقعی انشاالله نصيب شمام بشه خوش بگذره
Sunday, June 13, 2004
خدايش خيط کردن بچه سوسول سوار سمند که از بس جغلس تو صندلی گم شده تو اتوبان حالی می ده به آدم
بيچاره فکر نمی کرد پيرايد بش راه نده البته دلم برای اون دوتا کوچولويی که تو ماشين بودن سوخت وگرنه ماشينش لوله بود - .. من خوبم ، شما چطورين ؟ خوش بگذره
Wednesday, June 02, 2004
يک سلام نيمه گرم از مشهد
البته اينجا داغ داغ مثل تنور اين اولين باريه که از مشهد مقدس اينجا رو آبديت می کنم تو هفته گذشته يه سکته اساسی کردم ، جريان زلزله جدا برای من وحشت آور بود و اينو فهميدم که در يک لحظه می تونی به معنی واقعی بدبخت بشی و خدا رو هزاران بار شکر که اين بلا رو سر ما نيوورد خدايش خيلی جالب نيست از اينجا آبديت کردن ، برای همين خيلی جالب نمی شه خب پس ما رفتيم ، در خوابگارم می بندن به زودی اومدم تهران يه سری کامل از ماجراهای اينجا می نويسم از ماجرای مشهد مقدس فعلا خوش بگذره
|
|